«کل‌نگر» بودن طب سنتی و «جزء‌نگر» بودن طب نوین چه پیامدها و نتایجی به‌همراه دارد

«کل‌نگر» بودن طب سنتی و «جزء‌نگر» بودن طب نوین چه پیامدها و نتایجی به‌همراه دارد

یکی از تفاوتهای طب رایج با طب سنتی این است که طب رایج جزء‌نگر بوده و طب سنتی کل‌نگر است به این معنی که اگر یک فرد دچار سردرد شود طب رایج، داروهای مسکن و ضدالتهاب تجویزمی‌کند اما طب سنتی علت سردرد را پیدا کرده و به رفع آن می‌پردازد.

طب رایج قادر به درمان مطلوب بیماری‌ها نیست

امروزه به‌کمک تکنولوژی، بسیاری از پزشکان قادرند که جزیی‌ترین صدمات را در بدن کشف کنند اما به‌علت دیدگاه جزء‌نگر و درمانهای غیر‌طبیعی و سرکوبگرانه، در درمان بیماریهای مزمن توفیق زیادی نداشته‌اند و قادر به درمان مطلوب بیماریها نیست.

هزینه‌های سنگین درمان با طب رایج

یکی از پیامدهای انحصاری کردن طب رایج افزایش سرسام‌آور هزینه تشخیص و درمان است؛ هزینه درمان در طب رایج شامل حق ویزیت پزشک، دارو، بیمارستان، آزمایشگاه، رادیولوژی و سونوگرافی و … که خارج از توان مالی اکثر طبقات جامعه است.

از مهمترین دلایل این هزینه‌های گزاف، نیازمند بودن پزشکی رایج به تجهیزات گران‌قیمت برای تشخیص یا درمان است؛ گران شدن روزافزون دستگاه‌ها و اینکه با هر یک از آنها یک یا چند متخصّص و مهندس نیز وارد سیستم درمانی می‌شوند، هزینه‌های بیمار را دوچندان می‌کند.

برای درمان یک بیماری باید به متخصصان مختلف در طب رایج مراجعه کرد

در گذشته احتیاجِ پزشک، با یک رادیولوژیست و یک پاتولوژیست رفع می‌شد اما امروزه به بیمار «ام‌آرآی» یا روشهای تشخیصی گران‌قیمت تجویز می‌شود که نسبت پزشک بر افراد وابسته گاه به یک بر چندین نفر می‌رسد یعنی برای درمان یک بیماری، فرد باید به متخصصان مختلف در طب رایج مراجعه کند تا بیماری وی تشخیص داده شود که تمام این هزینه‌ها از جیب بیمار پرداخت می‌شود و بسیاری از این خدمات شامل بیمه‌های درمانی نمی‌شوند و اگر هم شامل شود، درصد پرداختی شرکتهای بیمه، بسیار کم است.

در حال حاضر هزینه یک جراحی ساده مثل آپاندیسیت چند صد هزار تومان می‌شود و اعمال بزرگ و پیچیده مثل عمل «‌‌By Pass»، قلب یا پیوند مغز استخوان چندین برابر این مبلغ، هزینه در بر دارد؛ این هزینه‌ها گاه باعث ورشکستگی خانواده می‌شود و دور از انتظار نیست که بگوییم سایر اعضای خانواده بیمار نیز با درمان بیمارشان, بیمار می‌شوند.

وابستگی بیش از حد طب رایج به پاراکلینیک و ابزار تشخیصی

باید گفت که بیمارانی بوده‌اند که به‌صورت اورژانسی وارد بیمارستان شده‌اند اما به‌دلیل نداشتن توان پرداخت هزینه‌ها بدون اینکه خدماتی دریافت کنند، با رضایت شخصی از بیمارستان خارج شده‌اند، البته تأسف‌بارتر اینکه بیماران ناراضی در چنین شرایطی پزشکان را مقصر می‌دانند، غافل از اینکه حق ویزیت پزشک درصد کوچکی از این هزینه‌های کمرشکن را شامل می‌شود و ریشه اصلی این مشکل، صنعتی شدن طبابت و وابستگی بیش از حد آن به پاراکلینیک و ابزار تشخیصی است.